عکس و عکاسی

از عکاسی...

عکس و عکاسی

از عکاسی...

عکاسی فاین آرت و اینستاگرام

عکاسی فاین آرت و اینستاگرام

daniel_waldron

Daniel Waldron, 2013 

 -

شاید در ابتدا  نتوان برای عکاسی فاین آرت و اینستاگرام نقطه مشترکی تصور کرد اما تاریخ عکاسی ثابت کرده است که خیلی‌ بحث‌ها که در ابتدا دافعه ایجاد می‌کردند بتدریج با‌گذشت زمان و اصلاحاتی که در آن‌ها ایجاد شد، دیگر به طور مطلق قابل رد کردن نبودند.

هر چند اینستاگرام در ابتدا برای منظور مشخصی ابداع شد و به خاطر همان نیاز نیز گسترش یافت، اما بسیاری از عکاسان خود را به این چارچوب اولیه محدود نکردند و از دو جهت تغییرات و اصلاحاتی در آن ایجاد کردند که نزد مخاطب خاص، این رویکردهای جدید مورد پذیرش واقع شده و حتی مورد استقبال قرار گرفتند.

- وجه اولیه این رویکرد جدید، نوع برخورد برخی از عکاسان با این ابزار بود. برخورد ساده انگارانه برای این دسته از عکاسان، تبدیل به استفاده جدی از این ابزار شد. این «جدی» بودن خود را به صورت نوع عکسهایی که این‌ها می‌گرفتند، نشان داده شد. بدون نیاز به سخنرانی و کارگاه، وقتی مخاطب خاص می‌دید که برخی از عکاسان چه عکس‌هایی با موبایل‌های خود می‌گرفتند، نوعی شوک را تجربه کردند: عکس هایی دقیق که با تفکر تهیه می‌شدند و با دقت پردازش شده و در محیط اینستاگرام قرار می‌گرفت. یعنی همان فاکتورهایی که از فاین‌آرت انتظار می‌رود. بسیاری از این عکاسان، پروژه‌های دقیق و قابل توجهی را با همان دوربین موبایل ثبت کردند و با دقت و ریزبینی، در معرض دید مخاطبین خود قرار دادند.

وجه دوم این تغییر رویکرد، در پتانسیل این ابزار بود که در دست هنرمند آشنا و حرفه‌ای، تبدیل به آثار جدی شد. به عبارت بهتر، ویژگی‌های خاص عکاسی با موبایل باعث شد همان هنرمندانی که قبلاً با دوربینهای عکاسی، پروژه‌های جدی عکاسی را ارائه می‌کردند، موفق به تولید آثاری شوند که قبلاً تهیه نکرده بودند. این وجه دوم، ابتدا برای خودِ عکاسان شوک آور بود و در مرتبه بعد برای مخاطبین. همان دید و همان تفکر دقیق این بار به صورت عکس‌های جدیدی جلوه گر می‌شد که قبلاً در آثار حتی عکاسان مشهور دیده نشده بود.

شاید مساله دیگری که بحث فاین آرت را به فضای اینستاگرام نزدیک کرد، پیشرفتهای فنی موبایلها بود. یعنی علاوه بر اینکه کیفیت عکس‌ها برای نمایش در صفحه کوچک اینستاگرام بهتر شد، این امکان فراهم شد که بتوان از این عکس‌ها، چاپ‌های قابل قبول تهیه کرد. جنبه دیگری که در بحث فاین آرت مهم و حتی الزامی است.

در پایان لازم است به جنبه مهم دیگری از فاین آرت و ارتباطش با اینستاگرام اشاره کنم و آن، بحث برندینگ و مارکتینگ است. که اتفاقاً رفع این دو نیاز فاین آرت نیز در اینستاگرام به روشی غیرقابل تصور، ممکن است سهل‌تر گردد. اینکه هنرمند نشان دهد کیست (برندینگ) و چه کارهایی برای ارائه دارد (مارکتینگ) می‌تواند به صورت تقریباً رایگان در این فضا انجام گردد.

در نهایت، تاریخ عکاسی نشان داده است، که بسیاری از پدیده‌ها در ابتدا با مقاومت برخی از سرآمدان آن مواجه می‌شد. ولی در نهایت زمان و پیشرفتها به گونه‌ای عجیب، خیلی از بحث‌های اساسی را تغییر داد و حتی باعث ایجاد رویکردها و جریانهای جدید در عکاسی شد.

منبع: nema.akkasee.com

مصاحبه با Greg du Toit عکاس حیات وحش

 برنده عکاسی حیات وحش سال ۲۰۱۳؛ Greg du Toit به ما درباره سالی که در آبهای متعفن سر کرد و توسط حشرات و انگل ها خورده شد توضیح می دهد، هدف او ثبت عکسهایی کم نظیر از شیر های وحشی در حین آب خوردن از چاله های آب بود. در این مطلب خواهید خواند که چگونه این عکاس مشتاق برای رسیدن به هدفش سختی ها را به جان خریده و خود را با حیات وحش وفق داده است. توصیه می کنیم که این مطلب را از دست ندهید.

 

picu-Wildlife_photography_famous_photographers_Greg_du_Toit_DCM146-lenzak.postcards.5

 

-اکثر عکاسان با تله گذاشتن دوربین از شیر ها عکس می گیرند. چرا شما تصمیم گرفتید خودتان برای عکاسی آنجا باشید؟

استفاده از تله (دام) دوربین سبک من نیست. من به عنوان یک راهنمای سفر های آفریقایی تعلیم دیده ام، و رفتار حیوانات را خوب بلد هستم. تمام کار من به شناخت نحوه نزدیک شدن به حیوانات متکی است.

با اینکه تله گذاشتن دوربین می تواند مفید باشد، اما نمی تواند جایگزین حضور عکاس با دوربین در محل باشد. همچنین من نمی دانم شیر ها برای نوشیدن آب کجا می ایستند. بنابراین باید از ۱۰ تله دوربین استفاده کنم. و اگر عکس عمودی بخواهید چی؟ بعد شما به ۲۰ تله دوربین احتیاج دارید تا بتوانید یک عکس مناسب بگیرید! نشنال جئوگرافیک (National Geographic) در نهایت از یکی از عکس های عمودی من برای جلد مجله اش استفاده کرده است.

 

Picture 023

 

-شما این عکسها را بر روی فیلم دوربین آنالوگ گرفته اید. چرا از دوربین دیجیتال خود استفاده نکردید؟

من عکسهای قابل اعتماد دوربین های آنالوگ را دوست دارم، و می خواهم تا جای ممکن عکسها قابل اعتماد باشند. این شیر ها مدل نادری از شیر های کم تحرک هستند، که در هیچ پارک ملی یا جای رسمی دیگری نیستند، و آزاد و وحشی پرسه می زنند، درست مانند شیر های قدیم. احتمال انقراض این شیر ها در ۱۰ سال آینده وجود دارد، بنابراین می خواستم تا همه چیز به بهترین شکل ممکن پیش برود.

-چاله های آب را چطور پیدا می کردید؟

در اول سال ۲۰۰۶، من متوجه حرکت بهار به سمت تپه های Nguruman شدم، جایی که یک چاله آب زیبا شکل گرفته بود. قطعه کوچکی از زمین را آب گرفته بود، که سطحی به اندازه ۲۰ متر مربع را در بر می گرفت، که در نگاه اول خیلی ساکت و آرام به نظر می رسید.

اما با چرخیدن به دور آن، متوجه رد پای تازه ای از شیر ها شدم. من متوجه نادر بودن این شیر ها شدم و می دانستم که این مکان برای عکاسی بسیار عالی است.

 

picu-Wildlife_photography_famous_photographers_Greg_du_Toit_DCM146-lenzak.postcards.gregdutoit_18

 

-چطور راجع به مکان ایستادن خود نسبت به چاله آب تصمیم گرفتید؟

من این پروژه را با کندن چاله ای عمیق در مقابل آب شروع کردم. تقریباً یک هفته طول کشید تا چاله آنقدر عمیق شود که کامل بتوانم به داخل آن بروم. یک سقف از جنس فلز روی برای آن تهیه کردم که روی آن بکشم. می دانستم که در آنجا راحت نخواهم بود، اما در عین حال می دانستم که می توانم عکسها را زود بگیرم. اما چنین اتفاقی تا چند ماه نیفتاد.

هر روز صبح و عصر، در چاله ای که برای خودم کنده بودم می نشستم، که پر از مگس های تسه تسه بوده. و من هم نمی توانستم به آنها حمله کنم، چرا که باعث می شد که گورخر ها و بقیه حیواناتی که به آنجا آمده اند، فرار کنند. مشکل دیگری که با آن دست و پنجه نرم می کردم میمون های بابون زیتونی (Olive baboons) بودند که به نظر می ایستادند تا بعد از رفتن من برای آب خوردن به چاله آب بیایند. بعد از آب خوردن محل مخفی شدن من را بررسی می کردند و از آن به عنوان دستشویی استفاده می کردند.

بعد از دو ماه صبر کردن در چاله ای که بوی تند بابون در آن مانده بود، و پر از مگس های تسه تسه بود، در زیر آن گرمای سوزان، توانستم از یک گورخر عکس بگیرم. اما همان یک عکس از آن گورخر باعث شد متوجه شوم که اگر می خواهم از شیر ها عکس بگیرم باید زاویه خود را تغییر دهم و به چاله آب هم نزدیک تر شوم.

 

picu-Wildlife_photography_famous_photographers_Greg_du_Toit_DCM146-lenzak.postcards.23

 

-چاله دیگری کندید؟

یک چادر گنبدی شکل کوچک داشتم، که در وسط چاله آب بر روی جزیره کوچکی که از کثافت درست شده بود انداخته بودم. از اینجا خیلی به سوژه ها نزدیک تر بودم و زاویه بهتری هم نسبت به آنها داشتم، اما چادر من معلوم می شد. میمون ها نمی توانستند به داخل این چادر بیایند اما مگس های تسه تسه از همان قسمت کوچکی از زیپ چادر که باز بود، داخل می آمدند و در آن گرفتار می شدند.

نزدیکی های ماه اکتبر بود، که با دمایی بیش از ۴۰ درجه سانتیگراد ،گرم ترین ماه در Rift است. من فکر می کردم شیر ها با این گرمای سوزان از پا در آیند و صبح و عصر برای آب خوردن به آنجا بیایند. اما آنها نمی آمدند. من و همسرم در چادری در نزدیکی آنجا زندگی می کردیم، و من می توانستم شبها صدای غرش آنها را بشنوم.

اما شیر های این منطقه بسیار خجالتی هستند، چون باید زنده ماندن را یاد می گرفتند. دلیلی که باعث می شد ماه های اول آنها را لب چاه آب نبینم این بود که آنها متوجه کوچک ترین تغییری در آن جا می شدند، حتی شکستگی شاخ و برگ های آنجا را متوجه می شدند. در حقیقت چاله کندن برای خودم بهترین استراتژی برای عکاسی نبود، و فکر می کنم برای این کار بود که نتوانستم در عکاسی موفق باشم.

بعد از چند ماه سر کردن در چادر، خیلی طاقت فرسا شده بود، حتی به سبب طوفان شن چندین بار چادر را باد برد. مجبور بودم چندین تخته سنگ در داخل چادر بگذارم چون گیره های خود چادر آنقدر محکم نبود. یک روز، گرما به حدی شدید بود که من به داخل این چاله آب پریدم و در آب های گل آلود و متعفن آن غلتیدم. در آن لحظه متوجه شدم که بهترین مکان برای عکاسی اینجاست.

 

picu-Wildlife_photography_famous_photographers_Greg_du_Toit_DCM146-lenzak.postcards.gregdutoit_14

 

-یعنی تمام روز را در آبهای متعفن بودید؟!

عمق آب تا زانوی من بود، و من هم گلی بودم و می توانستم داخل آن بنشینم. می توانستم آرنج خودم را هم روی زانو هایم بگذارم تا دستانم خسته نشود، و لازم نبود تا دستانم را بالا بگیرم.

-وقتی داخل آب بودید نسبت به حیات وحش امن تر بودید؟

هنوز شیر ها به آنجا نمی آمدند، اما خیلی از پرندگان را می دیدیم. در آنجا با یک جفت غاز مصری آشنا شدم که هر روز برای نوشیدن آب به آنجا می آمدند. مزدوج شدنشان، لانه ساختنشان، تخم گذاریشان، بزرگ کردن جوجه غاز هایشان همه این اتفاق ها را از آنجا می دیدم. یک گراز هم برای نوشیدن آب به آنجا می آمد.

من در آنجا، کل آب دوست (Waterbuck – نوعی بز کوهی بزرگ)، ایمپالا (Impala – گاو سانی شبیه به آهو)، بوشباک (Bushbuck – شایع ترین نوع بز کوهی در آفریقا)، ریدباک (Reedbuck – بز کوهی) را دیدم. حیوانات با حلقی سفید رنگ که زنبور می خوردند را دیدم که با فاصله کمی از صورت من درون آب بودند! چندین بار لاچین (Lanner falcon – نوعی پرنده شبیه به شاهین) و شاهین – عقاب های آفریقایی (African hawk eagles) را دیدم که با پایین آمدن در نزدیکی آنجا آب نوشیدند.

picu-Wildlife_photography_famous_photographers_Greg_du_Toit_DCM146-lenzak.postcards.22

 

-مریضی ای هم گرفتید؟

از انواع حشرات نیش خوردم؛ میج ها (Midge)، سنجاقک ها، سوسک ها… . حشرات در لای لباس های من تخم گذاری می کردند و کرم ها تولید مثل. بدترین افتاقی که برایم افتاد Fluckes بود، انگلی که از داخل آب گرفتم.

این انگل ها در مثانه من هستند و امسال باید برای درمان آن اقدام کنم. همچنین آب آنجا به دلیل استفاده میمون ها به عنوان دستشویی هر روز کثیف تر می شد. پوست من با رد گاز گرفتگی و جوش های قرمز پر شده بود، که در آخر مشخص شد دلیل آن ادرار میمون ها بوده است.

-بلاخره شیر ها کی آمدند؟

تقریباً ۸ ماه می گذشت، در آن روز دمای هوا ۴۰ درجه سانتیگراد بود و من می خواستم که برای استراحت بروم و کار آن روز را تعطیل کنم، که در آن لحظه دو غاز مصری به سرعت از آنجا فرار کردند، طوری که انگار از چیزی ترسیده بودند. من نگاهی به آن سمت کردم و دیدم دو شیر ماده به سمت چاله آب می آیند.
چقدر به شیر ها نزدیک بودید؟

تنها ۵ متر با آنها فاصله داشتم! آنها چشمان خیلی ریز بینی دارند، و من نمی دانستم متوجه حضور من شده اند یا نه. حدس میزدم که متوجه حضور من شده باشند، و دستان من بدون کنترل شروع به لرزیدن کرد. خیلی وقت بود که منتظر چنین لحظه ای بودم، و در آن لحظه توانایی عکاسی نداشتم!

 

 

Picture 019

 

-خب، بعد چه شد؟

چند بار نفس عمیق کشیدم و همه چی آرام شد. وقتی ذهنم آرام گرفت از خودم پرسیدم: «این شیر ها فکر می کنند من چی هستم؟! می دانند که من انسانم؟ نسبت به چیزی که راجع به هویت من فکر می کنند چه واکنشی نشان می دهند؟».

این ها را زمانی از خود می پرسیدم که دوربین را به صورت عمودی به سمت آنها گرفته بودم تا عکس بگیرم که در این لحظه متوجه من شدند. خیلی لحظه هیجان انگیزی بود: اگر من را طعمه فرض کردند، چه کار می کنند؟

در تمام تصورات وخیمی که در سر داشتم، هیچ وقت خودم را برای زمانی که من را دیدند، آبشان را نوشیدند و نرفتند، آماده نکرده بودم. و این دقیقاً همان چیزی بود که اتفاق افتاد. و بعد هوا شروع به تاریک شدن کرد. سعی کردم که از آنجا فرار کنم.

دوربین را با یک دست گرفتم، با دست دیگر سعی کردم از گل و لای های چاله آب خودم را به سمت مخالف شیر ها بکشم. با هر تکانی که می خوردم شیر ها گوش هایشان را تیز می کردند و به سمت سر بیرون آمده من از چادر زل می زدند.

خودم را به آهستگی نزدیک به ۱۰ متر به سمت مخالف شیر ها کشیدم تا جایی که آب کم عمق شده بود و تقریباً نیمی از بدن من پیدا بود. دو شیر مادر دیگر کاملاً متوجه حضور من شده بودند. به روی شکم برگشته بودم و خودم را مانند گربه ماهی می کشیدم تا اینکه به طور کامل از آب بیرون آمدم. بعد روی پا ایستادم و تا ماشین Land Cruise خودم دویدم



منبع: picu.ir

چای تلخ!

چای تلخ!
به کجا چشم دوخته پیرمرد؟
دهانه ی دالان تاریک که مرد اسیابان از ان برون امده و بر کیسه ای گندم که هنوز رخصت نیافته اردش کند لمیده و خسته و در خود فرو رفته ، جرعه اخر نوشیدنی تلخش را سر می کشد...
اسیابان داستان ما به کدام نقطه چنین بهت زده می نگرد... به پیش رو؟ به گندم های ارد نکرده اش؟ یا به گذشته اش؟!
به گذشته رفته و از دست داده اش؟ یا به دستی که به گذشته داده است؟ دستی که لای چرخ اسیای زندگی جا مانده؟ 
شاید هم به صدای چرخ اسیاب ابی اش گوش سپرده ؟ و یا شاید به اینده ای که با رفتنش دیگر چرخ اسیاب هم خواهد ایستاد؟!
شاید پیرمرد به سکوت مبهم اینده گوش سپرده ... 


متن: حمید حقی


چگونه از چند عکس یک عکس پانوراما بسازیم

چیز جدیدی در مورد عکس های پانوراما یا سراسرنما (Panorama) وجود ندارد، تنها می توان گفت که از همیشه آسان تر است. در این مطلب آموزشی قصد داریم که به نکات مقدماتی عکاسی پانوراما نگاهی انداخته و به شما آموزش دهیم چگونه از صحنه ای که می خواهید عکاسی کنید و بیان راهی ساده که این عکس ها را به هم وصل کرده و یک عکس پانوراما داشته باشید.

 

picu-Panoramic_photography_tips_DCM142-lenzak.shoot_dslr.main_

 

 

امروزه عکاسی پانوراما با کیفیت برای همه ممکن است. با یک دوربین DSLR یا حتی یک دوربین کامپکت معمولی، تنها کافیست که قوانین ابتدایی را رعایت کنید.

در تعداد عکس ها برای ایجاد یک پانوراما محدودیتی وجود ندارد و مجبور نیستید خودتان را تنها به عکاسی از یک بخش منظره محدود کنید. تا زمانی که عکس ها روی هم می افتند یا همپوشانی – overlap دارند، می توانید عکس خود را با دو یا سه ردیف عکس بسازید.

نکته طلایی در عکاسی پانوراما این است که تمامی عکس ها را با یک تنظیمات بگیرید. پس باید چیز ها را به صورت دستی انجام دهید و با نورسنجی دستی (Manual metering) آشنا باشید.

همچنین باید تعادل رنگ سفید (White balance) را دستی تنظیم کنید (اگر با فرمت Raw عکاسی می کنید، بعدا هم می توانید آن ها را یکدست کنید). از لنز های زاویه عریض خودداری کنید، چراکه مشکلاتی را از قبیل تغییر شکل دادن اعمال می کنند که در نرم افزار هم قابل درست کردن نیست.

فاصله کانونی بین ۳۵ تا ۸۰ میلیمتر معمولا جواب می دهد. در حالی که سه پایه ضروری نیست، به شما کمک می کند تا عکس هایتان را بهتر کادربندی کنید.

 

 

picu-Panoramic_photography_tips_DCM142-lenzak.shoot_dslr.step1_

۱
همه چیز را یکدست کنید

از حالت دستی (Manual mode) استفاده کنید تا مطمئن شوید که نوردهی در تمام عکس ها یکسان است. اگر نورسنجی ها فرق داشتند، تنظیمات را میانه در نظر بگیرید. یک عکس تست بگیرید و نگاهی به هیستوگرام بیاندازید. تعادل رنگ سفید (WB) را ۵۶۰۰k تنظیم کرده و حالت فوکوس دستی را انتخاب کنید.

 

 

picu-Panoramic_photography_tips_DCM142-lenzak.shoot_dslr.step2_01_NEW

 

۲
عکس ها را با همپوشانی زیاد بگیرید

همانطور که دوربین روی سه پایه قرار دارد، اولین عکس را از سمت چپ بگیرید و عکاسی را با همپوشانی ۳۰ درصد ادامه دهید و دوباره فوکوس نکنید. اگر لازم است از بالا و پایین هم عکس های بیشتری بگیرید تا از هرآنچه که در عکس خود می خواهید عکاسی کرده باشید.

 

 

picu-Panoramic_photography_tips_DCM142-lenzak.shoot_dslr.step3_
۳
عکس ها را به هم بدوزید

عکس های RAW را به نرم افزار مورد نظر وارد کنید تا تنظیمات مشابه لازم را روی آن ها اعمال کنید. پس از ویرایش عکس ها، فایل های نهایی را به نرم افزار های ساخت پانوراما از قبیل Photomerge، PTGui یا Hugin وارد نمایید و از آن ها یک پانوراما بسازید.

 

 

picu-Panoramic_photography_tips_DCM142-lenzak.shoot_dslr.step4_

 

۴
پانورامای خود را ذخیره کنید

نرم افزار ساخت پانوراما به صورت اتوماتیک یک عکس ترکیب شده نهایی تولید کرده که نیاز است آن را برش یا کراپ کنید (cropping) تا قسمت های خالی را حذف نمایید. بعد از ذخیره عکس پانوراما، کنتراست و اشباع رنگ آن را در فوتوشاپ تنظیم کنید.


منبع : PICU.IR